دوست من
مردانگی جوهر است برای اثباتش هیچ نیازی به راست کردن نیست؛ گرنه خر از همه مردتر می بود
و زنانگی لطیف تر و با شکوهتر از آنست که در سینه های بزرگ و باسن خوش ترکیب معنی گردد ؛ور نه گاو چه کم داشت؟
و روابط انسانی فراتر از آنست که در عریانی و بستر خلاصه شود
وعمر آدمی کوتاهتر از آنست که لحظه هایش در رختخواب به اتمام رسد
و سکس تنها در حرارت وشرجی عریانی من و تو نیست,که بدون عشق همان خود ارضایی است
و نه عشق اسارت است نه عاشق اسیر
و آنچه تورا به نام عشق به اسارت می کشاند عادت است
و عشق در همین یک قدمی است
و اگر فرصت عاشقی را از قناری بگیری؛ خواهد مرد!؛
و محبت تنها واژه ای است که در واژه تفسیر نمی شود
و مهربانی هنری است که در هیچ کلاسی درس داده نمی شود
و گذشت تنها نشانه روح است
و معرفت ,تنها,ماندن؛
و چگونه بودن مهمتر از خود" بودن" است
و خوب ماندن دشوارتر از" خوب بودن" است
و تنهایی بزرگترین فرصت تفکر آدمی است
و تردید بزرگترین مانع است
و ترس مرگبارترین حادثه است
و مرگ گاهی زودتر از مردن تو اتفاق خواهد افتاد
و در نا امیدی مرگ تو قبل از آنکه بمیری فرا خواهد رسید
و رفتن همیشه پایان نیست
و حضور همیشه در بودن نیست
و گاهی برای ماندن باید رفت
و آنکه تکیه گاه توست دوست تو نیست
و برای عاشق شدن همیشه قلب لازم نیست
و هرکه قلب دارد عاشق نیست
و عزیزم گفتن هیچ تضمینی برای دوست داشتن نیست
و دوست داشتن ضامن وفاداری نیست
و تاهل در تعهد کامل می شود
و هر متاهلی متعهد نیست!و ایکاش...؛
و سفر بهترین آموزگار است
و دوری همیشه دوستی نیست
و عرض دوستیمان هزار بار با ارزشتر از طول آنست
و انتظار شیرین است
ودیدار کوتاهترین فرصتِ با تو بودن
و اشتیاق در شرجی ِعریانی من و تو شکل نمی گیرد
و مستی تنها در نوشیدن شراب به شور نمی رسد
و بوسیدن ؛مقدس؛
و هیچ چیز از سر اتفاق نیست
و در دنیا بیشتر از کفایت هر کس جا هست
و برای زنده ماندن هیچ نیازی به کشتن همسایه نیست
و جردن تو را به هیچ جا نمی رساند!؛
و با عشق ورزیدن هیچ چیز از آدمی کم نخواهد شد
و عشق را باید تکثیر کرد
و احساس را باید تربیت کرد نه کنترل
و صداقت شجاعت است
و زیبایی افق دید تو است نه آنچه که می بینی
و صمیمیت در بی ادبی نیست
و شرط پایداری هر رابطه ادب است
و غروب پایان غم نیست
و شب تاریک نیست
و روشنایی در دلهای ماست
و دست برای اتحاد است نه مشت شدن
ودل فقط برای دوست داشتن است
و دلی رو که شکوندی دیگه هیچ وقت مثل اولش نمی شه
و دروغ و کینه تنها,اسلحه ضعیفترین هاست
و مصلحت سیاستی است برای اسارت
و توهین به شعور دیگران زرنگی نیست
و چشم هیچ کس هرگز دروغ نمی گوید
و اشک همیشه تر نیست
و آدمی در رنج "بزرگ"می شود
و پیله گی ِ ابریشم از آنست که تو مرگش تا پروانه شدن را نبینی
و دوست داشتن بی قید و شزط یک دل صاف و دریایی می خواهد
وچقدرهست که نمی دانم!؛
....و
مردانگی جوهر است برای اثباتش هیچ نیازی به راست کردن نیست؛ گرنه خر از همه مردتر می بود
و زنانگی لطیف تر و با شکوهتر از آنست که در سینه های بزرگ و باسن خوش ترکیب معنی گردد ؛ور نه گاو چه کم داشت؟
و روابط انسانی فراتر از آنست که در عریانی و بستر خلاصه شود
وعمر آدمی کوتاهتر از آنست که لحظه هایش در رختخواب به اتمام رسد
و سکس تنها در حرارت وشرجی عریانی من و تو نیست,که بدون عشق همان خود ارضایی است
و نه عشق اسارت است نه عاشق اسیر
و آنچه تورا به نام عشق به اسارت می کشاند عادت است
و عشق در همین یک قدمی است
و اگر فرصت عاشقی را از قناری بگیری؛ خواهد مرد!؛
و محبت تنها واژه ای است که در واژه تفسیر نمی شود
و مهربانی هنری است که در هیچ کلاسی درس داده نمی شود
و گذشت تنها نشانه روح است
و معرفت ,تنها,ماندن؛
و چگونه بودن مهمتر از خود" بودن" است
و خوب ماندن دشوارتر از" خوب بودن" است
و تنهایی بزرگترین فرصت تفکر آدمی است
و تردید بزرگترین مانع است
و ترس مرگبارترین حادثه است
و مرگ گاهی زودتر از مردن تو اتفاق خواهد افتاد
و در نا امیدی مرگ تو قبل از آنکه بمیری فرا خواهد رسید
و رفتن همیشه پایان نیست
و حضور همیشه در بودن نیست
و گاهی برای ماندن باید رفت
و آنکه تکیه گاه توست دوست تو نیست
و برای عاشق شدن همیشه قلب لازم نیست
و هرکه قلب دارد عاشق نیست
و عزیزم گفتن هیچ تضمینی برای دوست داشتن نیست
و دوست داشتن ضامن وفاداری نیست
و تاهل در تعهد کامل می شود
و هر متاهلی متعهد نیست!و ایکاش...؛
و سفر بهترین آموزگار است
و دوری همیشه دوستی نیست
و عرض دوستیمان هزار بار با ارزشتر از طول آنست
و انتظار شیرین است
ودیدار کوتاهترین فرصتِ با تو بودن
و اشتیاق در شرجی ِعریانی من و تو شکل نمی گیرد
و مستی تنها در نوشیدن شراب به شور نمی رسد
و بوسیدن ؛مقدس؛
و هیچ چیز از سر اتفاق نیست
و در دنیا بیشتر از کفایت هر کس جا هست
و برای زنده ماندن هیچ نیازی به کشتن همسایه نیست
و جردن تو را به هیچ جا نمی رساند!؛
و با عشق ورزیدن هیچ چیز از آدمی کم نخواهد شد
و عشق را باید تکثیر کرد
و احساس را باید تربیت کرد نه کنترل
و صداقت شجاعت است
و زیبایی افق دید تو است نه آنچه که می بینی
و صمیمیت در بی ادبی نیست
و شرط پایداری هر رابطه ادب است
و غروب پایان غم نیست
و شب تاریک نیست
و روشنایی در دلهای ماست
و دست برای اتحاد است نه مشت شدن
ودل فقط برای دوست داشتن است
و دلی رو که شکوندی دیگه هیچ وقت مثل اولش نمی شه
و دروغ و کینه تنها,اسلحه ضعیفترین هاست
و مصلحت سیاستی است برای اسارت
و توهین به شعور دیگران زرنگی نیست
و چشم هیچ کس هرگز دروغ نمی گوید
و اشک همیشه تر نیست
و آدمی در رنج "بزرگ"می شود
و پیله گی ِ ابریشم از آنست که تو مرگش تا پروانه شدن را نبینی
و دوست داشتن بی قید و شزط یک دل صاف و دریایی می خواهد
وچقدرهست که نمی دانم!؛
....و
No comments:
Post a Comment